زفان: آلمانی در ترافیک
ترافیک آلمانی شبیه ترافیک تهرانه، با این تفاوت که رانندهها کمتر بوق میزنن ولی بیشتر زیر لب غر میزنن – اونم با گرامر درست! اینجا یاد میگیری توی موقعیتهایی مثل گیر کردن تو صف طولانی، اشتباه رفتن تو مسیر، یا برخورد با رانندهی فضایی، چی بگی و چطوری بگی… البته با چاشنی طنز تمیز!
سناریو ۱: ترافیک صبحگاهی و استیصال
...Fahrer: Ich hätte in fünf Minuten da sein sollen
راننده: من باید پنج دقیقه پیش اونجا میبودم...
!Beifahrer: Und? Jetzt sind wir nur... eine Stunde zu spät
همراه: خب؟ الان فقط... یه ساعت دیر کردیم!
.Fahrer: Der Stau ist mein neues Zuhause
راننده: این ترافیک خونهی جدیدهی منه.
سناریو ۲: رانندهی فانتزی و GPS روانپریش
?Fahrer: Wo sind wir überhaupt
راننده: اصلاً کجاییم ما؟
.GPS: In 300 Metern... drehen Sie bitte um
جیپیاس: در ۳۰۰ متر... لطفاً دور بزنید.
!Fahrer: Schon wieder? Ich hab jetzt dreimal gedreht
راننده: باز هم؟ من تا حالا سه بار دور زدم!
.Beifahrer: Vielleicht versucht das Navi einfach, uns zu retten
همراه: شاید GPS فقط داره سعی میکنه ما رو نجات بده.
سناریو ۳: پشت چراغ قرمز ابدی
.Fahrer: Diese Ampel kennt mich mittlerweile mit Vornamen
راننده: این چراغ راهنمایی الان دیگه اسم کوچیکمو میدونه!
.Beifahrer: Sie wartet noch auf deine Geburtsurkunde
همراه: هنوز داره دنبال شناسنامهت میگرده!
.Fahrer: Ich werde hier alt
راننده: من همینجا پیر میشم.
جملات کاربردی:
Ich hätte da sein sollen. — من باید اونجا میبودم.
Der Stau ist mein neues Zuhause. — این ترافیک خونهی جدیدهی منه.
Wo sind wir überhaupt? — اصلاً کجاییم ما؟
Bitte drehen Sie um. — لطفاً دور بزنید.
Diese Ampel kennt mich mit Vornamen. — این چراغ راهنمایی اسم کوچیک منو بلده!
Ich werde hier alt. — من همینجا پیر میشم.
نکات گرامری:
۱. Ich hätte da sein sollen.
Konjunktiv II (گذشتهی مودبانه یا پشیمانی)
hätte + Partizip II برای بیان کاری که باید انجام میشده اما نشده.
۲. Der Stau ist mein neues Zuhause.
ساختار ساده با ist برای بیان حالت.
جمله طنز با اغراق: "ترافیک خونهی منه!"
۳. Wo sind wir überhaupt?
überhaupt برای تأکید بر سردرگمی یا ناباوری
۴. Bitte drehen Sie um.
Imperativ رسمی با Sie
فعل umdrehen به معنی «دور زدن»
۵. Ich werde hier alt.
werden به معنی «شدن»
ساختار برای بیان اغراق در انتظار طولانی
- ۰۴/۰۵/۱۵