Skimming & Scanning
وقتی شروع میکنی به خوندن متنهای طولانی به زبان آلمانی یا انگلیسی، معمولاً یکی از مشکلاتی که پیش میاد اینه که حس میکنی باید تکتک کلمات رو بفهمی و ترجمه کنی. همین باعث میشه هم زمان زیادی ازت بگیره و هم خسته بشی. اما واقعیت اینه که در خیلی از موقعیتها لازم نیست همهی کلمات رو بفهمی؛ فقط باید یا ایدهی کلی متن رو بگیری (Skimming) یا خیلی سریع یک اطلاعات مشخص رو پیدا کنی (Scanning). این دو مهارت دقیقاً برای همین ساخته شدن.
Skimming مرور سریع برای گرفتن ایدهی کلی
Skimming در واقع همون مهارت مرور سریعه؛ یعنی توی خوندن متنها دنبال جزئیات و ریزهکاریها نیستی، بلکه چشمهات رو سریع روی کل متن میدویونی تا فقط بفهمی اصل ماجرا چیه. تصور کن داری توی یک جنگل قدم میزنی؛ Skimming مثل اینه که با هلیکوپتر از بالا نگاه کنی و ببینی کل جنگل چه شکلیه، نه اینکه وایسی و دونهدونه درختها رو بررسی کنی. توی خوندن متن هم همینطوره: لازم نیست همهی کلمات و گرامر رو مو به مو تحلیل کنی، فقط باید پیام اصلی رو بگیری. مثلاً وقتی یه متن بلند به آلمانی میاد جلوت و پر از کلمات سخت و ناشناختهست، به جای اینکه استرس بگیری و دنبال معنی همهی کلمات بگردی، کافیه فقط چند تا جملهی اول و آخر رو بخونی و نگاه کنی کدوم کلمات بیشتر تکرار شدن؛ همین بهت میگه متن راجع به چیه.
فرض کن صبح میخوای روزنامهی آلمانی مثل Süddeutsche Zeitung رو باز کنی. میبینی تیتر زده: „Neue Regeln für den Klimaschutz in Deutschland“. خب همین تیتر خودش خیلی واضحه و بهت میگه موضوع اصلی مقاله دربارهی مقررات جدید برای حفاظت از اقلیم در آلمانه. حالا لازم نیست کل مقاله رو بخونی که بفهمی آیا موضوعش اقتصادیه، سیاسی یا فرهنگی؛ با یه نگاه سریع به تیتر و چند کلمهی کلیدی مثل CO₂-Ausstoß, Regierung, Gesetz میفهمی این متن دربارهی سیاستهای دولت در زمینهی محیطزیسته. این همون Skimming هستش؛ بدون اینکه وقت زیادی بذاری، خیلی سریع اصل موضوع رو گرفتی.
حالا بیا یه موقعیت امتحانی رو تصور کن. توی آزمون Goethe یا ÖSD بخش Lesen، معمولاً چند تا متن بلند میدن و یه عالمه سوال مختلف ازت میپرسن. بعضی از سوالها اصلاً به جزئیات کار ندارن؛ فقط میخوان بدونی هر متن در کل دربارهی چه موضوعیه. مثلاً ممکنه سه متن جلوت بذارن: یکی دربارهی آموزش دیجیتال، یکی دربارهی تغذیه سالم و یکی دربارهی سفرهای هوایی. سوال اینه: "کدوم متن دربارهی تغذیهست؟" اینجا اگه بخوای همه رو کلمه به کلمه بخونی، هم وقتت میره، هم انرژیت. ولی اگه Skimming کنی، فقط با خوندن تیترها و نگاه کردن به چند کلمهی کلیدی مثل Gesundheit, Ernährung, Lebensmittel سریع میفهمی کدوم متن مربوط به تغذیهست. این مهارت توی آزمون باعث میشه وقتت رو ذخیره کنی و استرس هم کمتر بشه.
چطور Skimming کنیم؟
-
توجه به تیترها، عنوانها و زیرعنوانها
یکی از اولین و سادهترین راههای Skimming اینه که فقط به تیترها و عنوانها نگاه کنی. تیترها مثل چراغ راهنما عمل میکنن و خیلی سریع بهت میگن متن در کل دربارهی چیه. مثلاً فرض کن یک متن آلمانی جلوت هست و بالاش نوشته: „Umweltschutz in deutschen Städten“. همین یه جمله بهت میگه قراره دربارهی حفاظت از محیطزیست در شهرهای آلمان صحبت کنه. دیگه نیازی نیست وقت بذاری و کل متن رو خط به خط بخونی تا بفهمی موضوعش چیه؛ فقط با نگاه به همین عنوان میتونی مطمئن باشی متن توی حوزهی محیطزیسته. حتی اگه توی متن کلمات سختی مثل Feinstaubbelastung یا Abgasnormen ببینی و معنیشون رو ندونی، باز هم از روی عنوان متوجه میشی مسیر کلی متن به کدوم سمت میره. این مهارت مخصوصاً توی آزمونها خیلی کمکت میکنه، چون با یه نگاه به عنوانها میتونی سریع حدس بزنی جواب سوال مربوط به موضوع کلی متن چیه.
-
تمرکز روی پاراگراف اول و آخر
نکتهی مهم دیگه اینه که خیلی وقتها پاراگراف اول و آخر یک متن، مثل یک خلاصهی آماده برای تو عمل میکنن. نویسندهها معمولاً توی پاراگراف اول میگن متن قراره دربارهی چی باشه، و توی پاراگراف آخر هم جمعبندی میکنن. یعنی اگر وقت کم داری یا متن خیلی طولانیه، خوندن همین دو بخش میتونه بهت دید کلی بده. تصور کن یک مقالهی انگلیسی دربارهی تکنولوژی داری. توی پاراگراف اول نوشته شده: “In recent years, artificial intelligence has become an integral part of modern industries.” خب همین جمله بهت میگه کل متن قراره روی نقش هوش مصنوعی توی صنایع تمرکز کنه. بعد اگه مستقیم بری آخر متن و ببینی نوشته: “It is clear that AI will continue to shape the future of work and innovation.”، حالا دیگه خیلی راحت موضوع اصلی دستت میاد: آیندهی کار و نوآوری با کمک هوش مصنوعی. حتی بدون خوندن وسط متن، تو تونستی با Skimming بفهمی موضوع کلی مقاله چیه.
-
توجه به کلمات کلیدی یا Keywords
یکی دیگه از ابزارهای طلایی Skimming پیدا کردن کلمات کلیدیه. معمولاً توی هر متن چند واژه یا عبارت بیشتر از بقیه تکرار میشن و همینها در واقع ستون فقرات متن رو تشکیل میدن. وقتی چشمت روی این کلمات زوم کنه، حتی اگه کل جملهها رو کامل نخونی، باز هم میتونی بفهمی متن دربارهی چه چیزیه. مثلاً توی یک متن انگلیسی ممکنه هی کلماتی مثل climate change, solution, government policy تکرار بشن. اینجا خیلی سریع میفهمی موضوع متن دربارهی تغییرات آبوهوایی و سیاستهای دولته. توی متون آلمانی هم همینطوره؛ اگر ببینی کلماتی مثل Digitalisierung, Online-Unterricht, Chancen, Probleme چند بار ظاهر شدن، به راحتی میتونی بفهمی بحث اصلی آموزش دیجیتال و چالشها و فرصتهای اون هست. یعنی نیازی نیست همهی متن رو کلمه به کلمه ترجمه کنی؛ فقط کافیه چشمهات مثل یک رادار روی این کلمات بگردن و بهت سیگنال بدن موضوع کلی چیه.
Scanning شکار سریع اطلاعات خاص
Scanning یعنی وقتی متن رو نمیخوای به صورت کلی بفهمی، بلکه دنبال یک اطلاعات مشخص میگردی. این مثل زمانیه که توی تلفننامه دنبال شمارهی یک دوست خاص هستی یا توی اینترنت دنبال تاریخ یک کنسرت میگردی؛ فقط چشمت دنبال یک نشونهی خاصه و لازم نیست کل متن رو بخونی. برخلاف Skimming که بهت ایدهی کلی میده، Scanning یه نوع جستجوی هدفمند و دقیق برای پیدا کردن جزئیات خاصه. توی آزمونهای زبان هم خیلی کاربرد داره؛ مخصوصاً وقتی سوالها به دنبال اعداد، اسامی، مکانها یا تاریخها هستن.
فرض کن توی یک متن آلمانی داری و سوال ازت پرسیده: „Wann findet die Ausstellung statt?“ (نمایشگاه چه زمانی برگزار میشود؟). اینجا لازم نیست کل متن رو ترجمه کنی یا حتی بفهمی همهی جملات دربارهی چه چیزیه. کافیه سریع چشمهات رو روی اعداد و تاریخها بدویونی. وقتی جملهای میبینی مثل: „Die Ausstellung beginnt am 15. September und endet am 30. September.“، فوراً تاریخها رو میگیری و جواب میدی: ۱۵ سپتامبر. این مهارت باعث میشه زمانت در آزمون ذخیره بشه و استرس کمتری داشته باشی، چون میدونی باید دنبال یک جواب مشخص بگردی نه اینکه همه چیز رو تحلیل کنی.
همینطور توی یک متن انگلیسی سوال میتونه باشه: "How many participants joined the event?" (چند نفر در این رویداد شرکت کردند؟). حالا متن ممکنه یه پاراگراف طولانی دربارهی اهداف و برنامههای رویداد باشه. با Scanning، تو سریع دنبال عددها میگردی؛ وقتی جملهای میبینی مثل: “A total of 125 participants attended the workshop on Saturday.”، همون عدد ۱۲۵ جواب سواله. نیازی نیست کل متن رو ترجمه کنی یا معنی تکتک کلمات رو بدونی؛ فقط چشمهات دنبال همون اطلاعات مشخص بدویونی.
چطور Scanning کنیم؟
-
آموزش چشم برای پیدا کردن اطلاعات خاص
اول از همه، مهمه که چشمت رو طوری آموزش بدی که سریع بتونه اطلاعات خاص رو شکار کنه. وقتی میخوای Scanning کنی، دنبال چیزهایی مثل اعداد، اسامی خاص، تاریخها، درصدها یا کلمات کلیدی باش. مثلاً فرض کن داری یه متن آلمانی دربارهی یک کنفرانس میخونی. سوال ازت پرسیده: „Wo findet die Konferenz statt?“ (کنفرانس کجا برگزار میشود؟). به جای اینکه همهی جملهها رو معنی کنی، چشمهات رو روی اسامی مکانها بدوون؛ وقتی میبینی جملهای مثل „Die Konferenz findet in Berlin statt.“، فوراً جواب رو میگیری. این یعنی چشمت مثل یه رادار عمل کرده و بدون اینکه وقتت تلف بشه، اطلاعات لازم رو پیدا کردی.
-
نیازی به خوندن جمله کامل نیست
یکی از مهمترین نکات Scanning اینه که لازم نیست معنی کل جملهها رو بفهمی یا متن رو خط به خط بخونی. فقط کافیست چشمهات روی متن بدوون و دنبال همان اطلاعات موردنظرت باشه. فرض کن متن انگلیسی داره دربارهی یک رویداد ورزشی مینویسه و سوال اینه: "How many athletes participated in the marathon?" به جای اینکه همهی توضیحات دربارهی مسیر و آب و هوا رو بخونی، فقط چشمهات رو روی اعداد بدوون؛ وقتی میبینی جملهای مثل “A total of 342 athletes ran the marathon this year.”، عدد ۳۴۲ همون چیزی هست که لازم داری. این روش باعث میشه زمانت در آزمون یا مطالعه واقعی خیلی صرفهجویی بشه و تمرکزت روی چیزهای مهم باشه.
-
استفاده از علامتها و بولدها
یک نکتهی دیگه که خیلی کمک میکنه اینه که به علامتها، بولدها یا حتی آیتمهای لیست توجه کنی. توی بسیاری از متنها، نویسندهها اطلاعات مهم رو برجسته میکنن تا راحتتر پیدا بشه. مثلاً وقتی دنبال واژهی Berlin هستی، نیازی نیست همهی جملهها رو بخونی یا معنی همهی کلمات رو بدونی؛ همین که چشمهات روی متن بدوون و کلمهی Berlin رو ببینی، جواب سوال رو گرفتی. همین تکنیک مخصوصاً توی متون طولانی، گزارشها و آزمونها فوقالعاده مفیده و باعث میشه که سریع و هدفمند اطلاعات رو استخراج کنی، بدون اینکه خسته بشی یا حواست پرت بشه.
تفاوت Skimming و Scanning در زندگی واقعی
وقتی روزنامهی آلمانی Die Zeit یا Süddeutsche Zeitung رو باز میکنی و فقط میخوای بفهمی هر مقاله در کل دربارهی چیه → Skimming.
وقتی توی همون روزنامه دنبال قیمت یک کالا یا تاریخ یک انتخابات خاص هستی → Scanning.
چرا این دو مهارت مهمن؟
-
اهمیت در آزمونهای زبان
یکی از دلایل اصلی اهمیت Skimming و Scanning اینه که توی آزمونهای زبان مثل Goethe, TELC, ÖSD یا حتی IELTS، زمان محدود داری. فرض کن جلوت چند متن بلند گذاشتن و چند سوال مختلف ازت میخوان. اگه بخوای همهی متنها رو کامل و دقیق بخونی، هم زمانت تمام میشه هم احتمال خطا زیاد میشه. اینجا Skimming بهت کمک میکنه سریع بفهمی متن دربارهی چی هست و چه بخشهایی برای پاسخ به سوالها مهمترن. Scanning هم بهت کمک میکنه دقیقاً دنبال جواب سوال باشی، بدون اینکه وقتت رو صرف خوندن جزئیات غیرضروری کنی. مثلاً توی یه متن آلمانی سوال ازت میپرسن: „Wann findet das Festival statt?“، با Scanning میتونی سریع تاریخ رو پیدا کنی، بدون اینکه کل مقاله رو بخونی یا معنی تکتک کلمات رو بدونی.
-
اهمیت در زندگی روزمره
این دو مهارت فقط برای آزمونها مفید نیستن؛ توی زندگی واقعی هم خیلی به کارت میان. وقتی در آلمان یا یه کشور انگلیسیزبان زندگی میکنی، هر روز با متنهای مختلف سر و کار داری: ایمیلهای کاری، اطلاعیههای دانشگاه یا محل کار، بلیط قطار، اعلانهای فروشگاهها یا اخبار روز. Skimming بهت کمک میکنه سریع بفهمی آیا یک متن ارزش وقت گذاشتن داره یا نه. مثلاً وقتی یه ایمیل بلند از دانشگاه میبینی، با خوندن تیتر و چند جملهی اول متوجه میشی موضوعش مهمه یا فقط یه اطلاعیه سادهست. Scanning هم وقتی کاربرد داره که دنبال یه اطلاعات مشخص هستی، مثل شماره قطار، ساعت برگزاری جلسه یا مبلغ پرداختی؛ به جای خوندن کل متن، سریع همون بخشها رو پیدا میکنی و جواب میگیری.
- ۰۴/۰۶/۱۲