زفان: انگلیسی در کبابی
رفتن به رستوران یا کبابی یکی از موقعیتهای روزمره و بسیار کاربردی برای یادگیری زبان است. تصور کنید وارد یک کبابی سنتی ایرانی میشوید، بوی گوشت کباب و سماور چای فضا را پر کرده و شما آمادهاید سفارش دهید. این موقعیت فرصتی عالی است برای یادگیری اصطلاحات روزمره، نحوه پرسش قیمت، درخواست تغییرات در غذا و حتی کمی شوخطبعی هنگام صحبت با کارکنان. در این بخش، چند سناریوی طنز کوتاه ارائه شده تا هم بخندید و هم زبان انگلیسی یاد بگیرید.
سناریو ۱: سفارش کباب
"!Customer: "Can I have the kebab, but please, less spicy… I don’t want my tongue to file a complaint
مشتری: «میتوانم یک کباب سفارش بدهم، ولی لطفاً کمتر تند باشد… نمیخواهم زبانم شکایت کند!»
"Waiter: "Sure! I’ll make it gentle, like a soft lullaby for your taste buds
گارسون: «حتماً! آن را ملایم درست میکنم، مثل یک لالایی نرم برای مزههایت.»
"Customer: "Also, could you add extra sumac on top? I love that tangy flavor
مشتری: «همچنین، میشود کمی سماق اضافه کنید؟ من طعم ترش آن را خیلی دوست دارم.»
"Waiter: "Absolutely! Sumac will rain on your kebab like a gentle summer drizzle
گارسون: «حتماً! سماق روی کباب مثل باران نرم تابستانی خواهد بود.»
"Customer: "Perfect! I hope it’s delicious enough to brag to my friends later
مشتری: «عالی! امیدوارم آنقدر خوشمزه باشد که بعداً به دوستانم تعریف کنم.»
سناریو ۲: پرسیدن قیمت
"?Customer: "How much for the combo with rice and salad
مشتری: «قیمت پکیج با برنج و سالاد چقدر است؟»
"!Waiter: "For you, a price that won’t make your wallet cry
گارسون: «برای شما قیمتی که کیف پولتان را به گریه نیندازد!»
"?Customer: "Haha, I hope my wallet survives… also, does it come with bread
مشتری: «هاها، امیدوارم کیف پولم زنده بماند… همچنین، آیا نان هم دارد؟»
"Waiter: "Yes! Bread fresh from the oven, fluffier than a cloud
گارسون: «بله! نان تازه از تنور، نرمتر از ابر.»
"Customer: "Great, then I’ll take two combos, just in case my appetite grows
مشتری: «عالی، پس دو پکیج میگیرم، در صورتی که اشتهایم زیاد شود.»
سناریو ۳: درخواست تغییرات
"?Customer: "Can I have extra salad and no onions, please
مشتری: «میتوانم سالاد اضافه و بدون پیاز داشته باشم، لطفاً؟»
"Waiter: "Of course! We’ll treat your salad like royalty
گارسون: «حتماً! سالادتان را مثل شاهزادهها سرو میکنیم.»
"Customer: "Also, could you make the dressing on the side? I like to control my destiny
مشتری: «همچنین، میشود سس جدا باشد؟ من دوست دارم کنترل سرنوشت خود را داشته باشم.»
"Waiter: "Certainly! Your salad will obey your every command
گارسون: «حتماً! سالادتان به هر دستور شما گوش خواهد داد.»
"Customer: "Thank you! I feel like a salad emperor already
مشتری: «متشکرم! احساس میکنم همین حالا امپراتور سالاد شدهام.»
سناریو ۴: عجله داشتن
"Customer: "I’m in a hurry, can it be quick
مشتری: «عجله دارم، میشود سریع باشد؟»
"!Waiter: "Faster than a kebab on a skewer flying to the plate
گارسون: «سریعتر از کبابی که روی سیخ پرواز میکند تا به بشقاب برسد!»
"Customer: "Amazing! I hope my stomach doesn’t get impatient first
مشتری: «شگفتانگیز! امیدوارم شکمم زود از صبر کردن خسته نشود.»
"Waiter: "Don’t worry, we’ll serve it before your stomach starts a protest
گارسون: «نگران نباشید، قبل از اینکه شکمتان اعتراض کند، سرو میکنیم.»
"Customer: "Perfect timing! Now I can eat and run to my next meeting
مشتری: «زمانبندی عالی! حالا میتوانم بخورم و سریع به جلسه بعدی بروم.»
سناریو ۵: شکایت طنزآمیز
"!Customer: "This bread is so fluffy, I might use it as a pillow
مشتری: «این نان خیلی نرم است، شاید بهعنوان بالش استفاده کنم!»
"Waiter: "Glad you like it! Our bread dreams big
گارسون: «خوشحالم که دوست دارید! نان ما رؤیاهای بزرگی دارد.»
"Customer: "Do you also make napkins that are this sof?t
مشتری: «آیا دستمال سفره هم به این نرمی میسازید؟»
"!Waiter: "Not yet, but we’re thinking about a luxury line for food dreams
گارسون: «هنوز نه، ولی داریم به یک خط لوکس برای رؤیاهای غذایی فکر میکنیم!»
"Customer: "Haha, then I’ll come back just for the fluffy experience again
مشتری: «هاها، پس دوباره فقط برای تجربه نرمی برمیگردم.»
سناریو ۱: سفارش کباب
گرامر و نکات:
Can I have…? → ساختار مودال برای درخواست محترمانه.
less spicy → استفاده از صفت مقایسهای بدون “than” وقتی منظور کاهش شدت چیزی است.
I don’t want my tongue to file a complaint → ساختار subject + to-infinitive برای هدف یا قصد.
Could you add…? → مودال could برای درخواست مؤدبانه.
I hope it’s delicious enough to brag → enough + to-infinitive برای بیان میزان کافی.
سناریو ۲: پرسیدن قیمت
گرامر و نکات:
How much for…? → سوال کوتاه و رایج برای پرسش قیمت.
won’t make your wallet cry → ساختار will/won’t + base verb برای پیشبینی یا هشدار طنز.
Does it come with…? → ساختار does + subject + base verb برای سوال در زمان حال ساده.
better be… → کاربرد imperative / suggestion برای توصیه یا بیان انتظار.
just in case → اصطلاح رایج برای بیان احتیاط یا دلیل ثانویه.
سناریو ۳: درخواست تغییرات
گرامر و نکات:
Can I have… and …? → ساختار مودال برای چند درخواست همزمان.
will obey your every command → future simple برای پیشبینی طنز.
I like to control my destiny → like + to-infinitive برای بیان علاقه و عادت.
Thank you! I feel like… → feel like + noun / verb-ing برای بیان حالت یا احساس.
In case / if clauses → در جملات طنز و بیان هدف یا شرایط جانبی کاربرد دارد.
سناریو ۴: عجله داشتن
گرامر و نکات:
I’m in a hurry → زمان حال استمراری برای بیان وضعیت فعلی.
can it be quick? → مودال can + base verb برای درخواست.
before your stomach starts a protest → before + present simple در جملات شرطی زمانبندی.
I hope my stomach doesn’t get impatient first → hope + that-clause، نکته: don’t get منفی زمان حال ساده.
Now I can eat and run → ترکیب can + base verb برای توانایی و امکان انجام چند کار.
سناریو ۵: شکایت طنزآمیز
گرامر و نکات:
This bread is so fluffy → so + adjective برای شدت دادن به صفت.
I might use it as a pillow → might + base verb برای بیان احتمال.
Do you also make…? → سوال زمان حال ساده برای توانایی یا عملکرد عادت.
we’re thinking about… → زمان حال استمراری برای بیان برنامه یا ایده جاری.
I’ll come back just for… → will + base verb برای بیان تصمیم یا آینده نزدیک.
- ۰۴/۰۷/۰۸